احتمال افتادن ۴ گونه اتفاق در آینده وجود دارد. در اصل ۳ نوع. نوع چهارم را برای اتفاقی گذاشتم که از ۳ حالت مذکور خارج باشد.
هرکدام از این ۴ اتفاق بیفتند سورپرایز خواهم شد. هر ۴ بدی ها و خوبی هایشان را دارند. قبلا اتفاق یک راه ترجیح میدادم. هنوز هم شاید ته دلم همان را میخواهم. اما این یک خواستهی جزمی نیست. اگر نشود دلم نمیشکند. من میخواهم نگذارم که دیگر دلم بشکند.
من در هیچ اتفاقی سهیم نیستم. منتظرم که جبر برایم تصمیم بگیرد. تصمیم بگیرد که بعد از اینچطور خواهد شد و زندگیام به چه سمتی پیش برود. نوع برخورد من با هر چهار اتفاق میتوان گفت یکسان است. فقط یک راه جلوی من است که این راه میتواند براساس رخدادی که پیش میآید به مقاصد کاملا متفاوت منتهی شود.
هیچ چیزی تحت کنترل من نیست جز خودم. قبلا دلم میخواست همه چیز را تحت کنترل داشته باشم و کنترل خودم را نداشتم. الان دارم سعی میکنم خودم را مدیریت کنم. فکر میکنم درستش هم همین است. محیط بیرونی را نمیتوان و نباید کنترل کرد وگرنه آدم زندانی میشود.
زندگی خیلی عجیب است. گاهی فکر میکنم که همه چیز از قبل تعیین شده!
درباره این سایت